هر دو برنامه آموزشی شامل ۱۲ جلسه یک و نیم ساعت در طول هشت هفته بود که شامل quizzes ، تکالیف تکالیف ، و پروژههای انجامشده در محیطهای گروهی کوچک بود که تعاملات اجتماعی را شامل میشدند.
تمام شرکت کنندگان در این گروه افسرده ، نشانههای افسردگی کمتری را نشان دادند که با پیشرفت در کارکرد شناختی و روزمره همراه بود . طبق نظر هان ، مشارکت اجتماعی ، تحریک شناختی از فرصتهای یادگیری جدید و امید به بهبود در هر دو برنامه ممکن است به توضیح کاهش علائم افسردگی کمک کند .
هان ( هان ) بر مبنای الگوهای تغییر مغزی مشاهده کرد که تنظیم احساسات ارتقا یافته نیز ممکن است مربوط به علائم افسردگی کاهشیافته باشد . در طول زمان ، کاهش افسردگی و شدت علایم افسردگی با افزایش ضخامت cortical در قشر پیش پیشانی ارتباط دارد - - منطقهای از مغز مسئول وظایف اجرایی مورد نیاز برای کنترل عاطفی - - و کاهش در اتصال عصبی بالا به طور غیر عادی در این منطقه .
دکتر ساندرا باند چپمن ، نویسنده کتاب مطالعه دکتر ساندرا باند چپمن ، بنیانگذار و مدیر ارشد مرکز for ، و دی دی Wyly استاد دانشگاه برجسته ، گفت : " تشخیص اینکه چه تغییراتی در مغز رخ میدهند ، هنگامی که مداخلات با موفقیت منجر به کاهش علائم افسردگی روحی میشوند ، به ما امکان میدهد تا به کاهش افسردگی در افرادی که علائم آسیب مغزی مزمن را تجربه میکنند ، کمک کنیم ."
آمریکاییهای آفریقاییتبار و آمریکای لاتینیها احتمالا ً بیشتر از سفید پوستان در معرض افسردگی قرار دارند .
مبدا :
موسسه ملی بهداشت و بهداشت اقلیتهای مذهبی و بهداشت
خلاصه :
یک مطالعه جدید نشان میدهد که آمریکاییهای آفریقاییتبار و آمریکایلاتین به احتمال زیاد افسردگی جدی تری نسبت به سفید پوستان تجربه میکنند ، اما به نظر نمیرسد که استرس مزمن این تفاوتها را توضیح دهد .
مطالعه جدیدی که در مورد موضوع پزشکی پیشگیرانه در ماه مه ۲۰۱۸ منتشر شد نشان میدهد که آمریکاییهای آفریقایی و آمریکایلاتین به احتمال زیاد افسردگی جدی تری نسبت به سفیدپوستان تجربه میکنند ، اما به نظر نمیرسد که استرس مزمن این تفاوتها را توضیح دهد . دکتر Eliseo J . پرز - Stable ، رئیس موسسه ملی بهداشت و بهداشت اقلیت ( NIMHD ) ، نویسنده ارشد این مطالعه بود که همچنین متوجه شد که آمریکاییهای آفریقاییتبار و آمریکای لاتینیها احتمالا ً دارای سطوح بالاتری از استرس مزمن و رفتارهای ناسالم هستند . NIMHD بخشی از موسسه ملی بهداشت است .
محققان برای بررسی رابطه بین رفتارهای ناسالم ، استرس مزمن و ریسک افسردگی با نژاد و نژاد ، از دادههای جمعآوریشده بر روی شرکت کنندگان در سن ۴۰ تا ۷۰ سال ، از ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۲ استفاده کردند . این دادهها بخشی از نظرسنجی بهداشت و سلامت ملی ( NHANES ) ، مصاحبه سلامت ملی و بررسی بررسی بزرگسالان ایالاتمتحده بودند . این محدوده سنی برای این مطالعه انتخاب شد تا اثرات استرس مزمن در طول عمر شرکت کنندگان را ثبت کند.
پرز - پایدار گفت : " درک پیچیدگیهای اجتماعی و رفتاری مرتبط با افسردگی و رفتارهای ناسالم با نژاد / نژاد میتواند به ما کمک کند تا به بهترین نحو سلامت کلی را بهبود بخشیم .
رفتارهای ناسالم سیگار کشیدن ، نوشیدن بیش از حد و یا پرخوری ، ورزش ناکافی ، و رژیم غذایی نامناسب را مورد بررسی قرار دادند . محققان استرس مزمن را با استفاده از ۱۰ معیار زیستی هدف ، از جمله فشار خون ، شاخص توده بدنی و کلسترول کلی اندازهگیری کردند . محققان ریسک افسردگی را با استفاده از نتایج پرسشنامه بیمار بیمار ارزیابی کردند ( PHQ - ۹ ) .
منبع سایت علم روز
:: بازدید از این مطلب : 47
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0