گروه دیگری شاهد مجازات این مدل بودند ( با توجه به شیرینی و نوشیدنی برای عملکرد قهرمانی ) ، گروه دیگری شاهد مجازات این مدل برای پرخاش با ( سرزنش ) بود و گروه سوم شاهد هیچ عواقب خاصی ( شرط کنترلی ) نبود .
زمانی که به اتاق بازی اجازه ورود به اتاق بازی داده شد ، کودکان در شرایط پاداش و شرایط کنترل از اقدامات تهاجمی تری نسبت به کودکان در شرایط مجازات تقلید کردند .
کودکان در این مدل ، پرخاشگری را براساس یادگیری مشاهده کرده بودند ، اما از آن تقلید نمیکردند چون انتظار پیامدهای منفی داشتند . Reinforcement با نگاه کردن به شخص دیگری به عنوان تقویت جانشین شناخته میشود .
تاثیر موقعیت سریال
برخی از قویترین شواهد برای مدل چند فروشگاه ( اتکینسون & Shiffrin ، ۱۹۶۸ ) ناشی از مطالعات تاثیر موقعیت سریال و مطالعات بیمارانی است که به بیماران آسیب زدهاند .
آزمایشها نشان میدهد که وقتی شرکت کنندگان با یک لیست از کلمات ارائه میشوند ، تمایل دارند که چند کلمه اول و آخر را به یاد داشته باشند و احتمالا ً کسانی را که در وسط لیست قرار دارند فراموش کنند .
این به عنوان اثر موقعیت سریال شناخته میشود . تمایل به یادآوری کلمات اولیه اثر اولویت نامیده میشود ؛ تمایل به یادآوری کلمات بعدی اثر تاخر نامیده میشود .
Murdock ( ۱۹۶۲ )
دستور العمل:
مرداک از شرکت کنندگان خواست تا فهرستی از کلماتی را که طول آنها از ۱۰ تا ۴۰ کلمه متغیر بود ، یاد بگیرند و آنها را به یاد بیاورند . هر کلمه برای یک تا دو ثانیه ارائه شد .
نتایج
او دریافت که احتمال یادآوری هر کلمه به موقعیت آن در لیست ( موقعیت سریال آن ) بستگی دارد . کلماتی که در ابتدای لیست یا در پایان نمایش داده میشدند ، اغلب به خاطر میآوردند ، اما آنهایی که در وسط بودند اغلب فراموش شدهبودند . این به عنوان اثر موقعیت سریال شناخته میشود .
تاثیر موقعیت سریال
به یاد آوردن کلمات در ابتدای لیست ، اثر اولیه نامیده میشود ؛ که در پایان لیست ، تاثیر تاخر را نشان میدهد. این اثر تاخر حتی زمانی وجود دارد که لیست به ۴۰ کلمه برسد .
نتیجهگیری
مرداک پیشنهاد کرد که کلمات اولیه در این لیست به حافظه بلند مدت ( تاثیر تقدم ) وارد شوند ، زیرا فرد زمان دارد که هر کلمه acoustically را تمرین کند . کلمات آخر لیست به حافظه کوتاهمدت ( تاثیر تاخر ) رفتند که به طور معمول میتواند حدود ۷ آیتم را نگه دارد .
کلمات وسط این لیست بیش از حد طولانی بود که در حافظه کوتاهمدت ( STM ) ( به علت جابجایی ) و نه به اندازه کافی بلند مدت در حافظه بلند مدت ( LTM ) نگهداری شود . این به عنوان یک asymptote شناخته میشود .
به طور خلاصه ، هنگامی که شرکت کنندگان اطلاعات اولیه و جدید را به یاد میآورند ، تصور میشود که آنها اطلاعات را از دو فروشگاه مجزا به یاد میآورند ( STM و LTM ) .
Glanzer و cunitz ( ۱۹۶۶ )
دستور العمل:
Glanzer و cunitz دو گروه از شرکت کنندگان را با همان لیست از کلمات معرفی کردند . یک گروه ، کلمات را بلافاصله بعد از ارائه به یاد میآورد ، در حالی که گروه دیگر بعد از ۳۰ ثانیه ، کلمات را به خاطر میآورد . این شرکت کنندگان باید در سه یا سه به عقب حساب کنند ( تکنیک براون - پترسون ) ، که از تمرین جلوگیری کرده و تاثیر تاخر را بر آن داشت که ناپدید شود . هر دو گروه میتوانستند کلمات را به هر ترتیب به خاطر بیاورند .
نتایج
کلمات آخر لیست تنها در صورتی به خاطر دارند که ابتدا به یاد آورده شوند و مورد آزمایش قرار گیرند . به تاخیر اندازی که در ۳۰ ثانیه به تعویق میافتد از تاثیر تاخر اجتناب میکند .
Loftus و پالمر
الیزابت Loftus ، روانشناس ، به طور خاص نگران این موضوع است که چگونه اطلاعات بعدی میتواند بر شرح یک شاهد عینی از یک رویداد تاثیر بگذارد .
تمرکز اصلی او بر روی تاثیر اطلاعات برجسته در زمینه تصاویر بصری و wording سوالات در رابطه با شهادت شاهد عینی بودهاست .
به نظر میرسد که یافتههای Loftus نشان میدهد که حافظه برای رویدادی که شاهد آن بودهاست بسیار انعطافپذیر است . اگر کسی در فاصله بین شاهد رویداد و یادآوری آن در معرض اطلاعات جدید قرار گیرد ، این اطلاعات جدید ممکن است بر آنچه آنها به یاد دارند تاثیر بگذارد . حافظه اصلی میتواند تغییر داده، تغییر کرده یا تکمیل شود .
منبع سایت روانشناسی ساده
:: بازدید از این مطلب : 55
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0