مشکل دیگر در این تحقیق این است که شش خانواده از ۵۱ خانواده اصلی هشتساله از شرکت در این تحقیقات بعدی خودداری کردهاند . این میتواند این باشد که خانوادههایی که مشکلات بیشتری را تجربه میکنند ، احتمالا ً رد میشوند ، و این ممکن است برای گروه مقایسه نیز صادق باشد ، زیرا خانوادههایی که با آنها موافقت کردند ممکن است آنهایی باشند که روابط نسبتا ً خوبی با بچههای ۱۶ ساله شان داشتهاند . بنابراین ، نتایج این تحقیق ممکن است به دلیل نمونه ، مغرضانه باشد .
کودکان مبتلا به نارساخوانی ، تنها از محرومیت عاطفی رنج نمیبرند ، بلکه مراقبت فیزیکی ضعیف از قبیل رژیم غذایی بد و نیز عدم تحرک را تحمل میکنند . در نتیجه جدا کردن اثرات فقر و مراقبت فیزیکی دشوار است .
عدم موفقیت برای تشکیل یک پیوست
Bowlby از عبارت محرومیت مادر برای اشاره به جدایی یا از دست دادن مادر و نیز عدم موفقیت در توسعه دلبستگی استفاده کرد . آیا اثرات محرومیت مادران به همان اندازه که Bowlby پیشنهاد میکند شدید هستند ؟
مایکل Rutter ( ۱۹۷۲ ) کتابی به نام مرگ مادر دوباره ارزیابی کرد . در این کتاب او پیشنهاد کرد که Bowlby ممکن است مفهوم محرومیت مادران را راکد کرده باشد . Bowlby از عبارت محرومیت مادرانه " برای اشاره به جدایی از اندام چسبیده ، از دست دادن یک شخصیت وابسته و شکست برای ایجاد دلبستگی به هر فرد استفاده کرد . Rutter استدلال میکند که این ها تاثیرات متفاوتی دارند . به طور خاص ، Rutter بین محرومیت و محرومیت تمایز قایل میشوند .
مایکل Rutter ( ۱۹۸۱ ) استدلال میکند که اگر یک کودک نتواند وابستگی خود را گسترش دهد این محرومیت است ، در حالی که محرومیت به از دست دادن یا آسیب به یک پیوند اشاره دارد .
ممکن است Deprivation به عنوان از دست دادن چیزی تعریف شود که یک شخص قبلا ً داشت ، در حالی که محرومیت ممکن است به گونهای تعریف شود که هرگز چیزی در وهله اول نداشته باشد. Privation زمانی رخ میدهد که یک شکست برای ایجاد پیوند به هر فرد وجود دارد ، شاید به این دلیل که کودک یک سری از carers مختلف دارد ( که مورد بسیاری از دزدان نوجوان بزهکار ) یا ناسازگاری خانوادگی است که مانع رشد دلبستگی به هر فرد میشود ( همانطور که Rutter پیشنهاد میکند ) . کودکان مبتلا به نارساخوانی ، هنگام جدا شدن از یک چهره آشنا ، پریشانی نشان نمیدهند ، که نشاندهنده عدم وابستگی است .
از نظر تحقیق او در مورد محرومیت ، Rutter پیشنهاد کرد که به احتمال زیاد منجر به چسبیدن ، رفتار وابسته ، توجه به جستجو و دوستانه indiscriminate ، و سپس به بلوغ کودک ، ناتوانی در حفظ قوانین ، ایجاد روابط پایدار ، و یا احساس گناه میشود. او همچنین شواهدی از رفتار ضد اجتماعی ، اختلالات روانی ، و اختلالات زبان ، رشد عقلانی و رشد فیزیکی را کشف کرد .
Rutter استدلال میکند که این مشکلات صرفا ً به دلیل فقدان دلبستگی به یک شخصیت مادر نیستند ، بلکه به عواملی چون فقدان تحریک عقلانی و تجربیات اجتماعی که وابستگیهای اجتماعی را فراهم میکنند ، مربوط نمیشود . علاوه بر این، چنین مشکلاتی میتوانند بعدا ً در توسعه child's ، با نوع درست مراقبت ، برطرف شوند .
بسیاری از ۴۴ دزد در اتاق مطالعه Bowlby در دوران کودکی بیش از حد تحتتاثیر قرار گرفته بودند و احتمالا ً هیچ وقت دلبستگی پیدا نکرده بودند . این امر حاکی از آن بود که آنها از محرومیت رنج میبرند ، نه محرومیت ، که Rutter برای کودکان زیانآور است . این موضوع به مطالعه بسیار مهمی در مورد تاثیرات بلند مدت محرومیت منتهی شد که توسط هاجز و Tizard ( ۱۹۸۹ ) انجام شد .
به طور معمول ، تحقیقات در زمینه محرومیت از روش مطالعه موردی به دلیل مسایل اخلاقی آشکار ناشی از جدا کردن یک کودک از مادرشان استفاده میکند .
مطالعه موردی جنی ( ۱۹۷۷ )
هنگامی که جنی بین ۱۴ تا ۲۰ ماه سن داشت و تازه شروع به یادگیری سخنرانی کرده بود ، یک پزشک به خانوادهاش گفت که به نظر میرسد از لحاظ رشد عقبافتاده و احتمالا ً کمی عقبمانده است . پدر او این نظر را جدیتر از آنچه توسط پزشک بیان شدهبود گرفت ، ظاهرا ً در این مورد که او به شدت عقبمانده است ، و در تلاش برای " حفاظت از او " او را در حبس شدید و رفتار بیمار قرار داد .
منبع سایت روانشناسی ساده
:: بازدید از این مطلب : 53
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0