این تجربه منجر به بررسی اهمیت رابطه کودک با مادرشان از نظر توسعه اجتماعی , عاطفی و شناختی شد . به طور خاص , این روش اعتقاد او نسبت به ارتباط میان جدایی زودهنگام نوزادان با مادر و ناسازگاری بعد را شکل داد و منجر به ایجاد نظریه دلبستگی شد .
جان مک گری , که در کنار جیمز رابرتسون کار میکرد , مشاهده کرد که کودکان زمانی که از مادرانشان جدا شدند دچار اضطراب شدیدی شدند . حتی زمانی که این کودکان توسط دیگر مراقبان تغذیه میشدند , این امر اضطراب کودک را کاهش نداد .
این یافتهها در تضاد با نظریه غالب رفتاری دلبستگی است که نشان میدهد پیوند فرزند با مادر را دستکم میگیرد . نظریه رفتاری پیوست بیان کرد که کودک به مادر متصل میشود , زیرا او نوزاد را تغذیه میکند .
دلبستگی ایمن به عنوان یک پیوند روانی پایدار بین انسانها تعریف میشود . "
, p . ( )
می توان گفت که دلبستگی میتواند در یک بافتار تکاملی درک شود تا مراقب ایمنی و امنیت کودک باشد . دلبستگی باعث افزایش شانس بقای کودک میشود .
این موضوع در کار لورنز نشانداده شدهاست . با توجه به اینکه نوزادان نارس نیاز جهانی دارند تا زمانی که تحت استرس یا تهدید قرار دارند , به نزدیکی آنها نزدیک شوند .
اکثر محققان معتقدند که پیوند از طریق مجموعهای از مراحل رشد میکند .
مراحل پیوست
در ماه اول زندگی ( این مطالعه به عنوان مطالعه طولی شناخته میشود ) . کودکان در خانه خودشان مورد مطالعه قرار گرفتند و یک الگوی منظم در توسعه پیوست مشخص شد .
نوزادان تقریبا ً یک سال به صورت ماهانه ویزیت میشدند , تعاملات آنها با مراقبان آنها مشاهده شد و مراقبان مصاحبه شدند . یک دفتر خاطرات توسط مادر نگهداری میشد تا مدارک توسعه پیوست را بررسی کند . سه معیار ثبت شد :
نگرانی خارجی نسبت به ورود یک غریبه .
سطح اضطراب - پریشانی هنگام جدایی از یک بیمار , درجه راحتی مورد نیاز برای بازگشت .
ارجاع اجتماعی : درجهای که کودک به آن نگاه میکند تا ببیند آنها چگونه باید به چیزی جدید ( امن ) واکنش نشان دهند .
آنها کشف کردند که پیوستها در دنباله زیر گسترش مییابند :
غیر اجتماعی
کودکان بسیار جوان در بسیاری از انواع محرکها , اجتماعی و غیر اجتماعی , یک واکنش مطلوب مانند لبخند تولید میکنند .
وابستگیهای بدون تمایز
نوزادان بدون تمایز از شرکت انسانی لذت میبرند و بیشتر کودکان به یک اندازه به هر گونه مراقبتی واکنش نشان میدهند . وقتی فرد متوقف میشود , آنها ناراحت میشوند .
نوزادان نارس با لبخند بیشتر به چهرههای آشنا لبخند میزنند و میتوانند به راحتی توسط یک مراقب منظم راحت باشند .
وابستگی خاص
اولویت ویژه برای یک شکل دلبستگی . کودک به افراد خاصی برای امنیت , راحتی و محافظت نگاه میکند . این نشان میدهد که ترس از غریبهها ( ترس غریبه ) و نارضایتی در زمانی که از یک فرد خاص جدا شدهاست ( اضطراب جدایی ) .
برخی از کودکان اضطراب و ترس از جدایی را بیشتر و بیشتر از دیگران نشان میدهند , با این حال , آنها به عنوان مدرک دیده میشوند که کودک یک پیوست ایجاد کردهاست . معمولا ً یک سال سن دارد .
چهار ماه و بعد
نوزاد به طور فزایندهای مستقل و مستقل میشود . اکثر نوزادان تا ۱۸ ماه پیوستها را تشکیل دادهاند .
نتایج مطالعه نشان داد که پیوستها به احتمال زیاد با کسانی شکل میگیرند که با دقت به علایم کودک پاسخ میدهند نه فردی که زمان بیشتری را با آنها سپری میکنند . شافر و امرسون این حساسیت حساس را نشان دادند .
نوزادان با علاقه شدید مادرانشان به سرعت به خواستههایشان پاسخ دادند و با کودک خود تعامل داشتند . کودکانی که به ضعف وابسته بودند , مادرانشان را مبتلا کرده بودند .
منبع سایت روانشناسی ساده
:: بازدید از این مطلب : 48
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0