روانشناسی
نوشته شده توسط : فهیمه

Zimbardo رفتار زندانیان و نگهبانان ( به عنوان یک پژوهشگر ) را مشاهده کرد و همچنین به عنوان رئیس زندان عمل کرد .
یافته‌ها
در مدت کوتاهی ، هر دو نگهبان و زندانیان در نقش‌های جدید خود مستقر شدند و نگهبانان به سرعت و به آسانی آن‌ها را پذیرفتند .
مرجع Asserting
در عرض چند ساعت ، بعضی از نگهبانان شروع به آزار و اذیت زندانیان کردند . در ساعت ۲ : ۳۰ صبح، زندانیان با سوت زدن برای اولین بار از خواب بیدار شدند .
تعداد آن‌ها به عنوان راهی برای آشنا کردن زندانیان با شماره آن‌ها بود . از همه مهم‌تر ، آن‌ها یک موقعیت منظم برای نگهبانان برای اعمال کنترل بر زندانیان ارائه کردند .
زندانیان صف کشیده‌اند تا توسط نگهبانان شمارش شوند .
زندانیان به زودی رفتار زندانیان را نیز پذیرفتند . آن‌ها در مورد مسائل زندان بسیار بحث کردند . آن‌ها برای هر یک از نگهبانان قصه می‌گفتند .
آن‌ها شروع به گرفتن قوانین زندان بسیار جدی کردند، انگار که آن‌ها برای سود زندانیان آنجا بودند و نقض آن برای همه آن‌ها فاجعه خواهد بود . برخی حتی شروع به طرفداری از نگهبانان در برابر زندانیان کردند که از قوانین اطاعت نکردند .
تنبیه بدنی
زندانیان با توهین و دستورها کوچک سرزنش می‌شدند ، به آن‌ها کاره‌ای بی‌معنی و خسته‌کننده محول می‌شد ، و آن‌ها عموما ً جنبه انسانی خود را از دست می‌دادند .
Push یک نوع متداول از تنبیه بدنی است که توسط نگهبانان تحمیل شده‌است . یکی از نگهبان‌ها به پشت زندانیان قدم گذاشت ، در حالی که آن‌ها شنا می‌کردند ، یا زندانیان دیگری را وادار به نشستن در پشت سر زندانیان می‌کردند که کارشان را انجام می‌دادند .
زندانیان بالا و پایین می‌رفتند.
استقلال Asserting
از آنجا که روز اول بدون حادثه سپری شد ، نگهبانان متعجب و کاملا ً آماده برای شورش که صبح روز دوم شکست خورد ، غافلگیر شدند .
در طول روز دوم آزمایش ، زندانیان کلاه‌های stocking را برداشتند ، شماره خود را بریدند ، و با گذاشتن beds در برابر در مسدود شدند .
نگهبانان به نیروهای کمکی زنگ زدند . این سه نگهبان که منتظر ایستاده بودند ، وارد شدند و نگهبانان شیفت شب به طور داوطلبانه در حال انجام‌وظیفه باقی ماندند .
شورش کردن
نگهبانان با استفاده از یک کپسول آتش‌نشانی تلافی کردند که جریان منجمد کننده دی‌اکسید کربن را هدف قرار دادند و زندانیان را مجبور به فرار از در کردند . سپس نگهبان‌ها وارد هر سلول شدند ، زندانیان را لخت کردند و رختخواب‌ها را بیرون کشیدند .
رهبران شورش متهم در سلول انفرادی جای گرفتند . پس از آن ، نگهبانان به طور کلی شروع به آزار و اذیت زندانیان کردند .
امتیازات ویژه
یکی از این سه سلول به عنوان یک " سلول امتیاز " در نظر گرفته شد . سه زندانی که حداقل در این شورش دخالت داشتند ، امتیازات ویژه‌ای داشتند . نگهبان‌ها به آن‌ها یونیفورم و تخت‌خواب دادند و به آن‌ها اجازه دادند موهایشان را بشویند و دندان‌هایشان را مسواک بزنند .
زندانیان ممتاز نیز باید غذای ویژه‌ای را در حضور سایر زندانیانی که به طور موقت امتیاز خوردن را از دست داده بودند ، بخورند . تاثیرش این بود که همبستگی بین زندانیان را از بین ببرد .
عواقب شورش
طی چند روز بعد ، روابط بین نگهبانان و زندانیان تغییر کرد و تغییری در یک تغییر در دیگری ایجاد شد . به یاد داشته باشید که نگهبانان کاملا ً تحت کنترل بودند و زندانیان کاملا ً به آن‌ها وابسته بودند .
وقتی که اسیران بیش از پیش به او وابسته شدند ، the نسبت به آن‌ها more شد . اسیران را با تحقیر می‌نگریستند و به اسیران اجازه می‌دادند که آن را بدانند . با افزایش تحقیری که نگهبانان نسبت به آن‌ها داشتند ، زندانیان مطیع و مطیع شده بودند .
وقتی که اسیران بیش از پیش مطیع و مطیع شده بودند ، نگهبانان more و assertive شدند . آن‌ها خواستار اطاعت بیشتر از زندانیان شدند . اسیران برای یافتن راه‌هایی برای راضی کردن نگهبانان ، از قبیل نقل داستان‌هایی در مورد زندانیان ، به نگهبانان وابسته بودند .
کم‌تر از ۳۶ ساعت در این آزمایش ، زندانی # ۸۶۱۲ شروع به رنج کشیدن از اختلال عاطفی شدید ، تفکر آشفته ، گریه غیرقابل‌کنترل و خشم کرد .

منبع سایت روانشناسی ساده





:: بازدید از این مطلب : 56
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 15 دی 1397 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: