دکتر Keelin هوارد به شرکت انگلیسی Association's Sociological در گلاسگو گفت که کاربرانی که با آنها مصاحبه کردهاست found ، manic و علائم افسردگی آنها را بدتر کردهاست .
دکتر هوارد ، از دانشگاه جدید Buckinghamshire ، تحقیقات خود را با ۲۰ نفر در سنین ۲۳ - ۶۸ ساله انجام داد که شرایطی مانند اسکیزوفرنی ، اختلال دوقطبی ، افسردگی و اضطراب داشتند .
او به کنفرانس گفت که رسانههای اجتماعی مانند فیس بوک میتوانند منبعی از حمایت اجتماعی و ارتباطی را فراهم کنند که برای بازیابی مهم بودند . برخی از شرکت کنندگان در فیس بوک مثبت بودند و میگفتند که این کار به آنها کمک کرد تا با ایجاد احساس تنهایی خود بهبود یابند ، به آنها این امکان را میدهد که خودشان را ابراز کنند و بخشی از یک جامعه آنلاین باشند .
یکی از آنها به او گفت : " من دوست دارم در کنار تو بنشینم و احساس کنم که تنها نیستم " و یکی دیگر گفت : " دوستان من برای سلامت روانی من مهم هستند - - بعضی وقتها احساس میکنم باید بگویم که در ذهن من و فیس بوک یک راه برای انجام آن است ."
برخی از شرکت کنندگان دریافتند که ساخت پروفایل فیس بوک در بازسازی هویت آنها پس از بحران سلامت روانی ، به گونهای که بهبود آنها را تسهیل کند ، نقش داشتهاست .
دکتر هوارد گفت : " بسیاری از شرکت کنندگان از این راه صحبت کردند که فیس بوک میتواند روحیه خود را از طریق نگاه داشتن با دوستانشان افزایش دهد ، و هنگامی که دیگران نظرات خود را دوست دارند یا نظرات خود را در پستهای خود رها میکنند .
دکتر هوارد گفت : " اما برخی از شرکت کنندگان گفتند که شرایط آنها بدتر شدهاست . همه شرکت کنندگانی که جنون را تجربه کرده و با پارانویا رفتار کردهاند در هنگام بیماری دچار مشکل شده بودند . آن اغلب احساس پارانویا را وخیمتر یا تشدید میکند که منجر به افزایش هذیان یا تفکر روانی میشود .
برخی از آنها نگران شدند که پستها دیگران به سمت آنها نشانه رفته بودند، در حالی که سایرین نسبت به این که دیگران چگونه به پستهای خود واکنش نشان میدادند ، بدبین بودند . همه شرکت کنندگان مبتلا به بیماری اسکیزوفرنی احساس میکردند که فیس بوک در هنگام بیماری مضر است .
یکی از آنها به او گفت که اعتقاد بر این است که او تحت نظارت خدمات بهداشت روانی از طریق Facebook است : " من متقاعد شدم که همه کارگران و پرستاران صفحه فیس بوک مرا میخواندند . حس میکردم تحت مراقبت افرادی قرار گرفتهام که هدف نهایی آنها این است که یا مرا بکشند یا مرا به طور کامل دیوانه کنند ."
دکتر هوارد گفت : " شرکت کنندگان که به اختلال دو قطبی پی بردند ، دریافتند که در حالی که دیوانهوار در فیس بوک فعال بودند و چیزهایی را پست کرده بودند که بعدها پشیمان شدند . آنها از نظرات خود خجالتزده شدند و احساس کردند که این موضوع منجر به سو تفاهم افراد شدهاست . یکی از آنها گفت : من سرم را آویزان کردم و همه چیز را پاک کردم . …
" چندین شرکتکننده گفتند که استفاده از فیس بوک منجر به اضطراب شدهاست ، اما یکی از آنها توضیح داد که در اضطراب شدید نقشی ایفا میکند ، چرا که دانش آموزان در مورد آمادهسازی امتحان خود سهیم هستند و نگرانی شدیدی را تشدید میکنند که منجر به حملات تروریستی میشوند ."
دکتر هوارد گفت که کاربران میتوانند لحن نظرات نوشتاری در صفحه خود را اشتباه بگیرند و احساس کنند که حریم خصوصی آنها مورد هجوم قرار گرفتهاست . برخی تجربه آنلاین را تجربه کرده بودند .
" برخی احساس کردند که مقدار زیادی از اطلاعات و احساسات از بسیاری از مردم در فیس بوک به زیر آب رفتهاست ." این میتواند منجر به بیش از حد فعالیت شود ، تحتتاثیر احساسات دیگران قرار گیرد و یا پیدا کردن اینکه غریبهها اطلاعات شخصی را در مورد آنها میدانند . این حقیقت که پستها عمومی و قابلردیابی بودند منجر به احساس آسیبپذیری برخی از شرکت کنندگان شد .
شرکت کنندگان دریافتند که فیس بوک میتواند هم برای به چالش کشیدن ننگ در سلامت روانی و هم چنین جایی باشد که ننگ شایع در شرایط بهداشت روانی میتواند باعث شود که بازماندگان آسیبپذیر و محتاط باشند ."
منبع سایت علم روز
:: بازدید از این مطلب : 46
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0